به گزارش همشهری آنلاین، وقتی در یک شهر آسیبزده و آسیبزا زندگی میکنیم که گویی در یک دور باطل افتاده است و دائماً وضعیت بدتری پیدا میکند؛ وقتی در شهری هستیم که خطراتی چون زلزله، سیل، فرونشستن زمین و تنشهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و از ایندست دائماً در کمینش هستند، چگونه میتوانیم به میراث گرانبهای فرهنگی، تاریخی و پیشینه خود در شهرنشینی فخر بفروشیم و یا حتی تصور کنیم این میراث در جایی ممکن است به کارمان بیاید؟ مشکل کجاست؟ اینکه آن میراث وجود ندارد یا این که ما نمیدانیم چگونه از آن استفاده کنیم؟ اول باید از توهمِ آسیبزایی که در پیوستار مفروضِ شهر باستانی و تحولش به شهر مدرن دارد بیرون بیاییم.
- دستور فک پلمب نشر «چشمه» صادر شد
- «پترسون» کتاب ناتمام نویسنده فقید را کامل میکند
- از اینترنت به کتابفروشی ها برویم | کوتاه ترین مسیر بین کتابفروش و خریدار
نخستین نکتهای که اکثر شهرشناسان تاریخی و جامعهشناسان شهری همواره در سخنان خود تأکید دارند این است که دو مفهوم شهر باستانی و شهر مدرن را از یکدیگر جدا کنند، به این دلیل روشن که شهر باستانی را میتوان در گسترهای بیش از هفت هزار سال قرارداد، با جمعیتی محدود (از یکی - دو هزار نفر تا حداکثر صدهزار نفر) و در فضایی بسیار محدودتر و فشردهتر؛ جایی که عرصه عمومی به چند نقطه محدود و آدمها چنان درون جماعتهای تنگ و بسته خود اسیرند که کسی را یارای سخنگفتن یا حتی حرکت، جز در چارچوبهای از پیش تعیینشده جماعتی نیست و این در حالی است که شهر مدرن با سرعتی حیرتآور در طول کمتر از دویست سال به زیستگاه اصلی نزدیک به شصت درصد از کل جهانیان بدل شده و این فرایند با سرعت ادامه دارد.
مطالب مندرج در اینکتاب مربوط به بازه ۲۵ ساله عمر فعالیتهای دانشگاهی ناصر فکوهی هستند. این مجموعه با شهر مدرن آغاز میشود و بهگفته نویسندهاش مجموعهای آسیبشناسانه است.
این کتاب در دو بخش اصلی منتشر شده است، در بخش اول کتاب «اندیشمندان جهان» نام دارد که عبارتند از: «گفتوگو با هانری لوفبور؛ انقلاب شهری»، «ایوان ایلیچ؛ نقد رادیکال جهان مدرن»، «گفتوگو با ریچارد سنت؛ مدرنتیه و فرهنگ سرمایهداری»، «گفتوگو با زیگمونت باومن؛ مدرنیته سیال»، «گفتوگو با اریک ج.هابزباوم؛ تاریخ بزرگ سرمایهداری» و «گفتوگو با ژان میشل شاپولی؛ مکتب مطالعات شهری شیکاگو».
دومینبخش کتاب هم که «چند جستار و گفت و گو» نام دارد، مخاطب با اینمطالب روبرو میشود: «ایدئولوژی و فضا»، «نگاهی انسانشناختی به نمای زیستگاهی»، «دولت و مسئولیت مدنی شهروندان»، «نمادهای شهری و جایگاهشان در شهرنشینی»، «روسپی بزرگوار در ویرانشهر رویایی»، «ویرانشهری که ما داریم!»، «کوخهای جنوب شهر؛ کاخهای شمال شهر»، «تاریخ ورود تجدد شهری به ایران»، «شهر بدون معمار» و «معماری، شهرنشینی و اندیشه بینرشتهای».
در بخشی از کتاب درباره ایران در انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی میخوانیم: «از اینرو بازمیگردیم به تجربه دو انقلاب دموکراتیک این کشور و نتیجه آنها که امروز ما را با یک سرزمین نسبتا بزرگ یعنی با ضلع بزرگی در زمان-مکان باقی گذاشته که در آن نه مردمان فراوان و در سطح بالایی از مدنّیت وجود داشت و دارد و نه دولتی که بتواند پاسخگوی نیازها و انتظارات اینمردم باشد. در اینشرایط یکی از فرایندهایی که میتواند مورد توجه ما باشد ایجاد چرخههای مثبت بهجای چرخههای منفی است که سالهاست در جریان بوده و دائما بر تنشها و بحرانها در این مثلث میافزاید. یکی از اینچرخههای مثبت میتواند مسئولیت مدنی به مثابه استراتژی توسعه شهری در زمان مدرن باشد که شاید به دولتی معقول و پاسخگو و همدل و همراه با مردم نیز منجر شود.»
کتاب «مدرنیته شهری و آسیبهایش» مجموعه مقالات و جستارها در ۲۰۰ صفحه به شمارگان ۳۰۰ نسخه با قیمت ۴۵ هزار تومان در انتشارات همشهری منتشر شده است.
نظر شما